khatam.ac.ir
در نشستی تخصصی در دانشگاه خاتم مطرح شد؛
«هاکلبری فین» اثری است درباره رهایی/ قهرمان داستان «جیم» است نه «هاک»
تاریخ انتشار: پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲
دکتر آناهیتا خدابخشی کولایی عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه خاتم در نشستی با موضوع «واکاوی رگههای شخصیتی قهرمانان داستانی: موردِ هاکلبری فین» با تاکید بر اینکه دلیل جاودانگی این اثر، شخصیتپردازیِ آن است، ساخت کاراکتر «جیم» را استادانه توصیف کرد و او را قهرمان داستان خواند که البته «مارک تواین» به رمانش «پایان خوش» میدهد و «جیم» در نهایت از قید زنجیرهای اسارت، رها و آزاد میشود.
به گزارش خبرنگار روابط عمومی و سایت دانشگاه خاتم، به مناسبت هفته پژوهش و به همت گروه روانشناسی و زبان انگلیسی دانشگاه خاتم، روز پنجشنبه 23 آذرماه 1402 نشستی تخصصی با عنوان «واکاوی رگههای شخصیتی قهرمانان داستانی: موردِ هاکلبری فین» و با سخنرانی دکتر آناهیتا خدابخشی کولایی عضو هیئت علمی گروه روانشناسی این دانشگاه برگزار شد.
در ابتدا دکتر هدی شبرنگ عضو هیئت علمی گروه زبان انگلیسی دانشگاه خاتم، «مارک تواین» نویسنده آمریکایی و داستان مورد بحث او در این نشست، «هاکلبری فین» را مختصرا معرفی کرد.
«هاکلبری فین» اثری است درباره رهایی
وی با بیان اینکه تواین متاثر از دیکنز و بالزاک، دو نویسنده بزرگ دیگر ادبیات رئالیستی، است، لحن طنز داستانهایش را قابل تامل و تحسینبرانگیز توصیف کرد و در ادامه درباره داستان «هاکلبری فین» نیز، این رمان را اثری درباره رهایی دانست؛ رهایی «جیم» (شخصیت سیاهپوست داستان) از بردهداری و رهایی «هاک» (پسربچه سفیدپوست داستان) از محدودیتهای جامعه.
شبرنگ همچنین شخصیت «هاک» را داینامیک و پویا عنوان کرد و گفت: نگاهی که در جامعه در این داستان به سیاهپوستان وجود دارد، او را وادار میکند که تصمیم بگیرد که آیا «جیم» را که بردهی «خانم داگلاس» است، فراری دهد یا به او بازگرداند. در اینجاست که تواین ما را به سوی مفهوم «نافرمانی مدنی» سوق میدهد و در نهایت هاک تصمیم نخست را میگیرد و جیم را فراری میدهد.
این عضو هیئت علمی گروه زبان انگلیسی دانشگاه خاتم همچنین «نژادپرستی و بردهداری»، «آموزش تحصیلات و اخلاقیات»، «دورویی جامعه متمدن سفیدپوستان» و موضوع «پول و ثروت» را 4 محور اصلی داستان «هاکلبری فین» برشمرد و اضافه کرد: در محور نخست این قصه ما میبینیم که چگونه جامعهی فاسد (در زمینه نژادپرستی) سبب شک افراد در موضوع اخلاقیات میشود و فرد را بر سر دوراهیها به اتخاذ تصمیمات فردی سوق میدهد.
وی ادامه داد: در محور دوم ما با نوعی یکسانسازی همه افراد جامعه در مدرسه و کلیسا و وادار کردن سایر افراد به پذیرش ارزشهای جامعه سفیدپوست روبهرو هستیم. در محور سوم نیز ما با این ایده مرکزی مواجهیم که هر جامعه کنترلگری برای کنترل افراد خودُ آنها را با احساس شرم و گناه در جای خودشان فیکس و فریز میکند؛ احساساتی که برگرفته از تربیت مسیحی است.
شبرنگ همچنین عنوان کرد: در محور چهارم نیز، تواین به خوبی جامعه پولمحور و ماتریالیست آمریکایی را به تصویر میکشد که در آن عدهای (سفیدپوستها) از طریق خرید و فروش بردهها برای خود درآمد کسب میکنند.
به گفته این عضو هیئت علمی گروه زبان انگلیسی دانشگاه خاتم، «هاکلبری فین» داستانی است در سبک واقعگرا و درباره آدمهای واقعی و به همین خاطر است که مخاطب به راحتی با آن همزادپنداری میکند. این رمان همچنین یک اثر منطقهای است و نه بیزمان و بیمکان و یکی از شاهکارهای مارک تواین در خلق این داستان، نمایش تمایزها در گویشها و لهجههای مختلفی است که در آن منطقه - که اتفاقات داستان در آن رخ میدهد - وجود داشته است.
وی همچنین رودخانه می.سی.سی.پی را در داستان «هاکلبری فین» سمبلی از آزادی، کَلَک (قایق مورد استفاده در داستان که جیم وهاک آن را با کمک یکدیگر میسازند) را سمبل همیاری و خود شخصیت جیم را سمبل بیعدالتی و نژادپرستی موجود در جامعه دانست.
در ادامه دکتر آناهیتا خدابخشی کولایی عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه خاتم و سخنران اصلی نشست «واکاوی رگههای شخصیتی قهرمانان داستانی: موردِ هاکلبری فین»، ابتدا با اشاره به مقالهای از یک روانکاو آمریکایی که در سال 1950 میلادی با هدف معرفی سندرومی به عنوان «سندروم هاکلبری فین» آن را انتشار داد، گفت: بنا بر استدلال مطرح شده در این مقاله، زمانی که یک اثر ادبی مشهور میشود و میتواند حتی بر تدوین قوانین اساسی یک کشور (در اینجا آمریکا) تاثیر بگذارد، لاجرم مرزها را درمینوردد و ارزشهایی جهانی پیدا میکند.
«هاک» به شخصیت فضیلتمند ارسطویی تنه میزند
وی، مسئولیتگریزی، غیبت مکرر از شغل و مدرسه، والدین طردکننده، کودکان بیشفعال، ناامید و افسرده و دروغگویی را از ویژگیهای سندروم موسوم به «سندروم هاکلبری فین» برشمرد و تاکید کرد: زیبایی و بزرگی داستان هاکلبری فین در سیر تحولی شخصیت داستانی آن است؛ هاک به جایی میرسد که برای انجام دادن یا ندادن کارهای خود به دنبال ارزشهایی اخلاقی است و به شخصیتی تبدیل میشود که همدردی میکند، وجدانش بیدار شده، باهوش است و در یک کلام به شخصیت فضیلتمند ارسطویی تنه میزند.
خدابخشی با اشاره به کاستیهایی که در نظامهای آموزشی مختلف در دنیا وجود دارد، گفت: ما به عنوان یک انسان نیاز نداریم که همواره یک سری از حرفها را بلد باشیم بلکه ضروری است که آنها را در عمل به کار گیریم که این موضوع نیازمند داناییورزی و درونیسازی ارزشهای اخلاقی است.
زمانی از دیگران متنفر میشویم که خودمان را دوست نداشته باشیم
این عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه خاتم در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به اهمیت موضوع پدیدارشناسی انسان و اینکه قدر مسلم این مسئله از جغرافیا، فرهنگ، مذهب، خانواده، نظام آموزشی و دوران کودکی متاثر است، یادآور شد: ما زمانی میتوانیم همدیگر را درک کنیم که اجازه ورود دیگران را به دنیای خودمان بدهیم و برعکس، وقتی از دیگران متنفریم که خودمان را دوست نداریم.
قهرمان داستان هاکلبری فین، «جیم» است نه «هاک»
وی همچنین به تقسیمبندی گونههای مختلف «والدگری» بر اساس الگوی عشق و ارتباط که در متون روانشناسی و آثار روانشناسانی مانند «دایانا بامریند» به آنها پرداخته شده و از جمله شامل «الگوی استبدادی»، «الگوی فرزندسالاری»، «الگوی رهاشدگی» و «الگوی مهرورزری توام با حق انتخاب کودک» است، نقبی زد و گفت: شخصیت هاکلبری فین که پدری دائمالخمر دارد و البته ما چیزی هم از مادر او نمیدانیم، درواقع بر اساس الگوی «رهاشدگی در والدگری» خلق شده است.
خدابخشی همچنین با تاکید بر اینکه دلیل جاودانگی داستان «هاکلبری فین» در شخصیتسازی و شخصیتپردازیِ صورتگرفته در آن است، ساخت کاراکتر «جیم» را در این رمان، استادانه توصیف کرد و گفت: جیم اگرچه شخصیتی خرافی دارد اما در عین حال فردی بسیار احساسی و عاطفی و نیز باهوش و وفادار (نسبت به «هاک») است؛ دقیقا برعکسِ تمام کلیشههای داستانی که درباره سیاهان تا آن زمان وجود داشت. به عقیده من قهرمان داستان هاکلبری فین، جیم است که البته مارک تواین به داستان خود «پایان خوش» میدهد و جیم در نهایت از قید زنجیرهای اسارت، رها و آزاد میشود.