EN
پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:0۶
صفحه اصلیاخبار
انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است
انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است
انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است
alt
اشتراک گذاری با :

در نشست «پرسش و روش در معماری» مطرح شد؛

انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است

تاریخ انتشار: چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲

دکتر بابک عبدالغفاری؛ متخصص در حوزه معماری در نشستی با عنوان «پرسش و روش در معماری» که به میزبانی دانشگاه خاتم برگزار شد، گفت: انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است.

به گزارش خبرنگار روابط عمومی و وبسایت دانشگاه خاتم، نخستین نشست از سلسله نشست های «گفتگو با معمار» با عنوان «پرسش و روش در معماری» روز چهارشنبه 16 اسفندماه با سخنرانی دکتر بابک عبدالغفاری؛ متخصص در زمینه معماری در سالن کنفرانس امام رضا (ع) دانشگاه خاتم برگزار شد.

 

دکتر عبدالغفاری سخنرانی خود را در دو بخش مقدمه با نام «اختلال» و طرح بحث با نام «پرسش و روش» ارائه کرد و نیز به بیان برخی تجربیات چندساله خود در حوزه معماری پرداخت.

 

وی با این عبارت که «هر آنچه ویران است، ویران است و هر آنچه آباد است، رو به ویرنی دارد» سخنان خود را آغاز کرد و سپس تفاوت‌هادر دو نگاه؛ یکی نگاه انسان سنتی و دیگری نگاه انسان معاصر به جهان اشاره کرد.

 

عبدالغفاری گفت: تمام مسئله انسان سنتی به معنای حقیقی کلمه، ایمان و در مقابل، تمام مسئله انسان معاصر، خردِ صرف است. تمام مسئله انسان سنتی، تولید آرامش و در مقابل، تمام مسئله انسان معاصر، آسایش است؛ به معنی آسودگی تن و عدم توازن بین تن و روان، سبب اختلال است که ما در قالب ترس آن را تجربه می‌کنیم.

 

وی اضافه کرد: تمام مسئله هنرمند در گذشته، تولید اثر بوده و در مقابل، تمام مسئله انسان معاصر خودنماییِ من است. در واقع در گذشته یک فرد کشاورز هم که دست در کار تولید یک محصول زراعی بوده، در واقع هنرمند بوده است؛ موضوعی که تصورش هم امروز برای ما مشکل استت.

 

این معمار ادامه داد: «هنر» در گذشته به لحاظ ریشه شناسی از «هوه» (به معنای نیک) + «نره» (به معنای انسان به طور عام) بوده است؛ یعنی انسان نیک. تمام مسئله انسان سنتی تولید خوبی و نیکی بوده و در مقابل، تمام مسئله انسان معاصر تولید خوشی است و تمام مدت مشغول مصرف و نیز هیجان است.

 

عبدالغفاری گفت: تمام مسئله انسان سنتی حقیقت و در مقابل تمام مسئله انسان معاصر منفعت است. حقیقت، کیفیتی از فهم است که یک آدم به عنوان امر نیک با خیرخواهی مواجه می‌شود، و در مقابل، منفعت با فایده سنجیده می‌شود؛ انگار تنها چیزهایی که فایده دارند، خوب هستند.

 

وی به نقش رسانه‌هاهم در این به گفته او «استعمار انسان معاصر» اشاره کرد و یادآور شد: رسانه‌هاخوب می‌دانند چگونه این استعمار انسان معاصر را به اجرا درآورند. آنها با یکدست سازی ذائقه‌هاو علائق انسانی، قدرت «نه» گفتن را از ما گرفته اند.

 

این معمار ادامه داد: ما آزادی را از دست داده ایم؛ واژه آزادی ترکیبی است از «آ» (به معنی بزرگ) و «زاد» یعنی زاده شده که ترکیب آن به این معنی است: بزرگ زاده شده؛ اما رسانه‌هاآزادی را به داشتن حقوق فردی تقلیل داده اند. امروز کسی دنبال ساختن زندگی نیست بلکه دنبال گذران زندگی است.

 

عبدالغفاری در بخش دوم سخنانش، به مسئله اصلی یعنی پرسش و روش در معماری پرداخت و گفت: هر عمل سازنده ای سه بخش دارد: پرسش، روش و پاسخ. اما انسان معاصر توانایی طرح پرسش درست و روش درست را از دست داده است.

 

وی افزود: پاسخ سوالات معمولا در کنار خود سوالات هستند اما یافتن این پاس تعمق و اندیشیدن لازم دارد که انسان معاصر از آن گریزان است و برعکس، فکر می‌کند پاسخ سوالاتش در جایی بسیار دورتر قرار دارند.

 

این معمار در لابه لای سخنان خود به بیان و شرح سیر فعالیت های فکری و عملی خود در شناخت جهان پیرامون و نیز فعالیت حرفه ای در حوزه معماری پرداخت.

 

در پایان نشست و در بخش پرسش و پاسخ، عبدالغفاری در جواب سوالی مبنی بر اینکه چگونه می‌توان جهان را زیباتر کرد؟، لازمه این کار را به کار گرفتن قوه خیال دانست و گفت: تمام کاری که می‌توان با آن جهان را زیباتر کرد، به کار گرفتن قوه خیال است؛ خیال موثرترین ابزاری است که می‌توان طور دیگری با آن فکر کرد.

برچسب‌ها:
بابک عبدالغفاری
دانشکده هنر و معماری
دانشگاه خاتم
پرسش و روش در معماری