khatam.ac.ir
عنوان فارسی: | جوان خام |
نویسند ه: | فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی |
مترجم: | رضا رضایی |
انتشارات: | اختران |
معرفی: | «جوان خام» درباره پسر جوانی است که با پدرش در تضاد و کشمکش است و احساساتی پیچیده و ضد و نقیض نسبت به او دارد. این کتاب، داستان روشنفکر جوانی را دنبال میکند که در شبکهای از ایدئولوژیهای متضاد، ناآرامیهای اجتماعی و آشفتگی شخصی گرفتار میشود. در این رمان، مانند بسیاری از دیگر آثار داستایوفسکی، با انسانی مواجهیم که گرفتار نوسانات و تضادهای شدید احساسی و عاطفی است. داستان کتاب با پسزمینه سن پترزبورگ، جریانهای فکری آن زمان را منعکس میکند. شخصیتهای «جوان خام» با ایدههای انقلابی، پوچگرایی و جستوجوی هویت شخصی دستو پنجه نرم میکنند و نمادی از جریانهای ایدئولوژیک مختلفی هستند که پس از لغو نظام رعیتی در سال 1861، روسیه را درنوردیدند و همگی در تلاش برای یافتن جایگاه خود در جهان بودند. داستایوفسکی که خود دورهای از تحولات سیاسی و اجتماعی را سپری کرد، از این روایت برای کشف پیامدهای ایدئولوژیهای رادیکال بر فرد و جامعه استفاده میکند. سفر روانشناختی قهرمان داستان نیز منعکسکننده تنش بین ارزشهای سنتی و جذابیت ایدههای رادیکال است. کاوش داستایوفسکی در روان انسان، محور اصلی این رمان است. مانند بسیاری از آثار او، «جوان خام» به اعماق آگاهی انسان میپردازد و انگیزهها، خواستهها و درگیریهای درونی شخصیتها و همچنین پویایی روابط خانوادگی را بررسی میکند. علاوه بر آن، این کتاب، رمانی عمیقاً اخلاقی است که ماهیت خیر و شر را بررسی میکند. داستایوفسکی معتقد بود که افراد موظف به زندگی بر اساس قوانین اخلاقی هستند و عدم انجام آن میتواند عواقب ناگواری داشته باشد. مانند بسیاری از آثار داستایوفسکی، «جوان خام» نه تنها یک تفسیر اجتماعی و روانشناختی بلکه یک کاوش فلسفی است. این رمان با پرسشهای وجودی، معضلات اخلاقی و ماهیت آزادی انسان درگیر است. شخصیتهای داستایوفسکی با پیامدهای باورهای خود درگیر هستند و پرسشهای عمیقی را درباره مسئولیتپذیری فرد در جامعهای که دستخوش دگرگونیهای بنیادی است، ایجاد میکنند. کتاب، از طریق شخصیتهای پیچیده و جستوجوهای فلسفیاش، گواهی بر توانایی داستایوفسکی در به تصویر کشیدن پیچیدگیهای تجربه انسانی و ارائه بینشهای عمیق در مورد آگاهیها و چالشهای یک جامعه در نوسان است و به واکنشهای روانی انسانها در برابر یکدیگر میپردازد. کتاب حاضر را میتوان یک رمان پیچیده و چندوجهی دانست که به مسائل مختلفی از جمله خانواده، هویت، عشق، اخلاق، مرگ، سیاست و به موضوعاتی نظیر پوچگرایی، نیهیلیسم و انقلاب میپردازد و تصویر دقیقی از جامعه روسیه در اواخر قرن نوزدهم ارائه میدهد. این کتاب را که کمتر شباهتی به آثار دیگر داستایوفسکی دارد، به طرفداران شاهکارهای این نویسنده بزرگ پیشنهاد میکنیم. در بخشی از کتاب میخوانیم: اگر رامتر بودی این قدر لذتبخش نبود. به روی من دشنه کشیدهای - و منم که فاتحم. اگر واقعاً به چهرهام زخم میزدی خشمگین نمیشدم. زیرا تو طعمهی منی، طعمهی من نه او. چه مجذوب کننده بود آن اندیشه! بله، آگاهی مخفیانه از قدرت به مراتب شادی آفرینتر از تسلط آشکار است. اگر میلیونر بودم، به گمانم لذتبخش بود که با کهنهترین لباسها پرسه بزنم و مرا آدمی مفلوک و تقریباً گدا تصور کنند و برانند. صرف آگاهی از حقیقت کفایتم میکرد. |
توضیحات: | libsearch.khatam.ac.ir |